پدر می گفت کار از بی حسابی می پاشد.
در یک روز دیدم که کارمند بنیاد جانبازان چطور صاحب کارخانه شده و پسر عموی بیچاره جانبازم چطور در فقر و فلاکت در نقاهتگاه این بنیاد زجر می کشد.
دیدم اماکن به شکایت مواد فروش محل کسب دارای مجوز را تعطیل کرد.
دیدم که چطور یک جوان با همت بلند خود گرسنگان بلوچستان راپوشش داده و دیدم که چطور چند عوضی از خدا بیخبر میلیاردها دلار سرمایه این کشور را به تاراج داده اند.
برنامه عصر جدید ایران را که می بینم متعجب می شوم که عجب این خاک چه استعدادهایی دارد.
عملکرد حکمفرمایان این خاک بی حسابیست و شرایط فرو پاشی را مهیا نموده اما احساس می کنم آفریدگار هستی هم راضی به نابود شدن این همه استعداد و توانایی و احساس و عشق نیست.
طبیعت کماکان دارد به ما هشدار می دهد کاش قبل از فروپاشی آگاه شویم و مسیر خود را تغییر دهیم.
دریغ است ایران که ویران شود.
چطور ,که ,دیدم ,بی ,بنیاد ,احساس ,که چطور ,را مهیا ,مهیا نموده ,نموده اما ,پاشی را
درباره این سایت